قبل از شروع پایان را ببینیم
اگر موردی قبلا برای شما اتفاق افتاده باشد و یا آن را با موفقیتهای مشابه تجربه کرده باشید، تخیل و تصور آن برایتان ساده خواهد بود. اما اگر پیش از این آن را تجربه نکرده باشید و یا درشرایط اش قرار نگرفته باشید، به تصویر کشیدن موفقیت نسبتا دشوار خواهد بود. در واقع اگر شما نقاط اتکای کمی درباره اینکه یک واقعه دقیقاً به چه شکل است دارید و به سختی با اتکا به تواناییهای خودتان قادر به پیشبرد آن باشید، این فرآیند کمی چالش برانگیز خواهد بود.
بسیاری از ما خود را از تجسم نتایج کنار میکشیم مگر آنکه دیگری آن را به ما نشان دهد. متاسفانه این برای عملکرد ذهن ما در تولید و ارائه راه حلها و روشها یک عقب گرد محسوب میشود. یکی از اساسیترین مهارت ها در دنیای کار دانشگرا و هدفمند برای بسط و توسعه فرآیند تولید، شناخت واضح و بی شبهه نتایج است. این قضیه آنقدر که بدیهی به نظر میرسد، ساده نیست. ما باید دائماً چیزهایی را که قصد داریم در سطوح مختلف به دست آوریم، تعریف و بازتعریف کنیم. به طور مداوم به آنها جایگاهی اختصاص دهیم تا در صورت نیاز در نهایت کارآیی و سادگی قابل دستیابی باشند.
وقتی این پروژه به پایان برسد، چطور خواهد بود؟ شما میخواهید ارباب رجوعتان چه حسی داشته باشد؟ و میخواهید بعد از پایان پروژه او از چه موردی مطلع شود؟ سه سال بعد دوست دارید در شغل تان چقدر پیشرفت کرده باشید؟ یک معاون مالی ایده آل چطور کارهایش را انجام میدهد؟ اگر وب سایت شما مطابق خواست تان آماده شود، چگونه و دارای چه قابلیت هایی خواهد بود؟
نتایج و نگرش ها میتوانند دامنه تغییرات گستردهای را شامل شوند. از نهایی کردن پیاده سازی سامانه کامپیوتری گرفته تا یک نمایشنامه که در آن صحنهای با جزئیات کامل به تصویر کشیده شده است. در ادامه سه گام اساسی برای توسعه یک نگرش آمده است:
۱- پروژه را بعد از تاریخ تکمیل آن ببینید.
۲- موفقیتهای بزرگ را تجسم کنید. (و از گفتن سخنانی چون: “بله، اما…” پرهیز کنید)
۳- ویژگی ها و جوانب و کیفیات گوناگون را در موقعیتهای مناسب ثبت و ضبط کنید.
وقتی من مردم را دعوت به تمرکز روی سناریوی موفقیت آمیز پروژههایشان میکنم، آنها لذت زایدالوصفی را تجربه میکنند که در نوع خود منحصر به فرد است و گویا هرگز قبلا برایشان اتفاق نیفتاده است. “بهتر نمیشد اگر…” راه بدی برای شروع فکر کردن درباره شرایط نیست، حداقل تا زمانی که جواب مناسبی پیدا شود.
به به استاد عزیزم چقددلم واستون تنگ شده از نوشته های خوندنی واسمون بنویسید که با ولع تموم نشدنی همشون رو میخونیم و لذت میبریم و یاد میگیریم
ارادت محمد جان امیدوارم مفید بوده باشه