آنقدر خوب باش که نتوانند نادیده ات بگیرند!

هفتمین کارگاه توسعه فردی چیستا به مرور و بررسی کتابی از کل نیوپورت با عنوان “آنقدر خوب که نتوانند نادیده ات بگیرند!” اختصاص داشت. سام درویشی عزیز زحمت آماده سازی و ارایه مطالب رو کشیده بود و انجمن فرهنگی استرالیای جنوبی هم اسپانسر برنامه بود.

نکته ای که باید توجه داشت این است که مطالب این کتاب دیدگاه های نویسنده هستند که ممکن است برای همه افراد و در تمامی موارد قابل استفاده نباشد.

محور اصلی مطالب کتاب در خصوص اشتیاق و علاقه به کار است. شاید بشود پیام کتاب را در یک جمله بیان کرد:

اگر تمایل دارید کاری که انجام می دهید را دوست داشته باشید، تفکر اشتیاق و علاقه شدید (“دنیا چه چیزی برای عرضه به من دارد؟”) را کنار بگذارید! و به تفکر استاد کار (“من چه چیزی می توانم به دنیا بدهم؟”) را جایگزین آن کنید.

وب سایت منتور باکس که برای تهیه مطالب استفاده شده اهداف آموزشی این کتاب را در سه آیتم زیر خلاصه کرده است:

• چگونه شغلی جذاب برای خود بسازیم که عاشق آن نیز بشویم
• بر چه عواملی تمرکز کنیم و چه عواملی را نادیده بگیریم تا بتوانیم شغل رویایی خود را بسازیم
• چگونه هر مهارتی را سریع تر فرا بگیریم

کار خوب چه کاری است؟

آدم ها عاشق شغلشان می شوند وقتی که ویژگی های زیر را در کار خود تجربه می کنند:

• استقلال عمل: وقتی که روی کار خود کنترل دارید.
• استادی: وقتی که در کار خود مهارت دارید.
• جامعه و افراد مشغول در آن حرفه: وقتی که کسانی که با آنها کار می کنید را دوست دارید.
• خلاقیت: وقتی که می توانید چیز جدیدی بسازید.
• تاثیرگذاری: وقتی که شغل شما تاثیر مثبتی بر جهان دارد.

به دنبال شور و اشتیاق نباشید-Don’t Follow Your Passion

در نهایت ما به دنبال کاری هستیم که برای آن اشتیاق سوزان داریم ولی اگر اجازه بدهیم این اشتیاق در ابتدای کار پیشرو باشد ممکن است خطرناک باشد.

نویسنده دلایل زیر را برای ادعای خود مطرح می کند:

• مسیر به سوی یک شغل رویایی پیچیده است.
• به دنبال اشتیاق بودن عبارت ساده انگارانه ای است.
• اگر شغل کنونی خود را برای یک پروژه رویایی ترک کنید ممکن است پشتوانه مالی لازم برای ادامه مسیر را نداشته باشید.
• دستیابی به مهارت هایی که به شما کمک می کند تا به خواسته های خود در شغلتان برسید اولیت دارند.
• شور و اشتیاق به خودی خود و از قبل وجود ندارد.

پس چه کاری انجام بدهم؟

• مهارت های که کمیاب و ارزشمند هستند را توسعه بدهید.
• ذهنیت استادکاری را در خود توسعه بدهید.
• مسیر فعلی را ادامه بدهید تا فرصت های بهتر فراهم شوند.
• شجاعت درخواست آنچه که می خواهید را داشته باشید ولی فقط زمانی که مهارت های لازم را کسب کرده اید.

 Self Determination Theory-نظریه اراده فردی

قبل از اینکه ما توان لازم برای بهبود زندگی کاریمان را در اختیار داشته باشیم باید انگیزه کافی برای انجام این کار را از خود نشان بدهیم. این نظریه می گوید برای داشتن انگیزه به سه چیز نیازمندیم:

1. استقلال عمل: احساس کنترل بر آنچه که در طول روز اتفاق می افتد
2. مهارت: احساس خوب بودن در آنچه که انجام می دهید
3. ارتباط: احساس اتصال و ارتباط با دیگران

Be a Craftsman-استادکار باش

داشتن ذهنیت استادکاری به این معنی است که این سوال را از خود بپرسیم که من چه ارزشی افزوده ای برای شغلم یا دنیا دارم؟ به جای اینکه همیشه در این اندیشه باشیم که شغلم چه چیزی به من می دهد.

چه کار بکنیم؟

• تمرکز خود را بر صیقل دادن مهارت های شغلی و فردی خویش بگذاریم.
• بهترین کار ممکن را انجام بدهیم فقط به این دلیل که بهترین را ارایه داده باشیم نه برای پاداشی که ممکن است در انتظارمان باشد.
• به حداقل کار ممکن بسنده نکنیم تا فقط مانع از اخراج شدمان شود.
• هر روز به دنبال بهتر شدن باشیم.

Career Capital-سرمایه شغلی

سرمایه شغلی به مجموعه ای از مهارت های کمیاب و ارزشمند اطلاق می شود که وقتی در کنار یکدیگر قرار می گیرند می توانند برای بهبود یک شغل استفاده شوند. به زبان ساده تر این رزومه کاری شماست، خلاصه ای از مهارت های شما و آنچه که برای اثبات خود انجام داده اید.

برای مثال اگر فرض کنیم که شما یک طراح گرافیک هستید و دوست دارید که درآمد بیشتری داشته باشید،خلاقیت بیشتری در کار خود به خرج دهید و انتخاب کنید که با چه کسی کار کنید. ممکن است مهارت های لازم برای تحقق موارد بالا را نداشته باشید. برای این کار نیاز است تا مهارت هایی مانند مدیریت پروژه، طراحی برند، عکاسی و ویرایش فیلم را هم بیاموزید. با داشتن این مهارت های می توانید در زنجیره شغلی بالاتر بروید و به اهداف خود برسید ولی بدون داشتن این مهارت ها سرمایه شغلی لازم برای پیشرفت را نخواهید داشت.

Deliberate Practice -تمرین آگاهانه

تمرین آگاهانه روشی است که با استفاده از آن مهارت های جدید را به سریع ترین روش ممکن کسب می کنید. در تمرین آگاهانه قدم های زیر باید انجام شود:

1. یک هدف مشخص را در نظر بگیرید. دقیقاً قرار است در چه مهارتی بهتر شوید؟
2. زمانی برای تمرین کردن اختصاص دهید.
3. عواملی که باعث اختلال در تمرین می شود را حذف کنید.
4. حداکثر تلاش خود را بکنید. تمرین شما باید به اندازه کافی سخت باشد ولی نباید غیر ممکن باشد.
5. بلافاصله بعد از تمرین از عملکرد خود بازخورد دریافت کنید.

دو توانایی حیاتی برای موفقیت در اقتصاد جدید: ۱- توانایی ماهر شدن در کارهای سخت ۲- توانایی خلق آثار با کیفیت و سرعت بالا

Control and the Law of Financial Viability-کنترل و قانون پایداری مالی

چرا کنترل؟ زمانی که ما در کار خود توانمند می شویم می توانیم کنترلی بیشتری در کار خود داشته باشیم و این باعث شادمانی ما می شود.

نکته ۱: قبل از کسب سرمایه شغلی لازم (مهارت های سطح بعدی) در خواست کنترل بیشتر نکنید.

نکته ۲: وقتی که سرمایه شغلی لازم برای کسب کنترل بیشتر را کسب کردید دقیقاً همان زمانی است که همکاران، دوستان و خانواده شما برای دادن کنترل بیشتر به شما مقاوت خواهد کرد؛ روی درخواست خود پافشاری کنید.

قانون پایداری مالی

در خیلی از موارد پول سنجه مناسبی برای ارزش افزوده شماست. خیلی ها می توانند به شما بگویند که ایده شما عالی است یا شما در کار خود خوب هستید. ولی آزمایش نهایی این است که آیا آماده هستند برای مهارت شما پول پرداخت کنند؟ اگر  اینطور نیست بدین معناست که نیاز است بیشتر روی مهارت های خود کار کنید.

Finding Your Mission-پیدا کردن ماموریت زندگی

کوچک فکر کنید و بزرگ عمل نمایید! درک سرمایه شغلی و نقش آن در ماموریت شما به درک این موضوع کمک می کند. توسعه مهارت های شغلی تا درجه ای که به مرزهای رشته شغلی خود برسید یک فکر کوچک است که نیاز دارد فقط به یک حوزه خاص و برای مدت طولانی تمرکز کنید. وقتی به مرزهای فن و رشته خود رسیدید و ماموریتی برای خود تعریف کردید آن وقت نیاز به یک عمل بزرگ دارید.

.نویسنده مجدداً یادآور می شود که ساختن سرمایه شغلی کمک می کند که به مرزهای شغل خود برسید و ماموریت خود را کشف کنید

Little Bets-ریسک های کوچک

کل نیوپورت در پایان کتاب راهکاری عملی برای به کار بستن ایده های مطرح شده ارایه می دهد. پیشنهاد نویسنده شرط بندی کوچک است و آن را اینگونه تعریف می کند:

شرط بندی کوچک یک پروژه کوتاه مدت است که به شما کمک می کند متوجه شوید آیا مسیری که انتخاب کرده اید کشش لازم را برای شما ایجاد می کند یا خیر. به جای برنامه ریزی طولانی مدت برای سال های آتی و یا توجه به موارد پیش پا افتاده برای به سر رساندن روز جاری یک سری پروژه های کوتاه مدت (یک هفته تا یک ماه) تعریف کنید.

نکته قابل توجه در مورد شرط بندی های کوچک این است که کوتاه مدت هستند و شما خیلی سریع می توانید موفقیت یا شکست اولیه ایده خود را بررسی کنید ولی در هر صورت بازخورد مهمی درباره پروژه خود دریافت کرده اید.

چگونه از شرط بندی های کوچک استفاده کنیم؟

1. با استفاده از تکنیک طوفان ذهنی چند ایده را بپرورانید تا بتوانید به عنوان پروژه در محل کار اجرا کنید.
2. یکی از ایده ها را انتخاب کنید و آن را با مافوق های خود مطرح کنید.
3. تاریخی برای پایان پروژه در نظر بگیرید.
4. بعد تز تایید هر روز با جدیت روی پروژه خود کار کنید.
5. هر روز در خواست بازخورد کنید.
6. در هنگام پایان زمان پروژه بازخورد نهایی را بررسی کنید. آیا پروژه کارا بود؟ کششی به آن داشتید؟
7. و حالا بر اساس بازخورد دریافتی یک شرط بندی دیگر طراحی و اجرا کنید.

سیستم توسعه ماموریت-Mission Development System

اگر به هر دلیلی هنوز موفق به کشف ماموریت شغلی خود نشده اید راه سریعی برای پیدا کردن آن وجود دارد. این فرآیند سیستم توسعه ماموریت نامیده می شود.

این سامانه شامل سه بخش است:

1. یک مسیر کلی برای حوزه تمرکز شغلی خود انتخاب کنید (برای مثال “بهداشت و سلامت” یا “مهندسی برق”)
2. به صورت مداوم درباره آخرین دستاوردهای علمی و موضوعات داغ رشته خود بخوانید و تحقیق کنید.
3. چند پروژه “شرط بندی کوچک” برای سوق دادن دانش خود به سوی آخرین روندها و موضوع ها انتخاب و اجرا کنید.

بعد از بارها تمرین با سیستم بالا کم کم با ماموریت خاص و منحصر به فرد شغلی خود آشنا خواهید شد. نکته قابل ذکر در این مورد تلاش در کسب سرمایه شغلی و اسکن کردن رشته خود و رشته های مرتبط برای فرصت هایی است که به شما امکان تجربه جدید می دهد.

امیدوارم مطالب مطرح شده به شما در جهت  رسدین به شغل یا مهارت رویاییتان کمک کند.

مثل همیشه منتظر شنیدن نظرات شما هستم.